- فراز بستن
- بستن وابستن
معنی فراز بستن - جستجوی لغت در جدول جو
- فراز بستن ((~. بَ تَ))
- بستن
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
با دقت بستن
بستن، محکم بستن
آسودگی خواستن، آسوده گشتن آسودگی یافتن آسوده شدن، در پی آسایش و فراغ بر آمدن
بسته شدن، باز شدن
نزدیک رفتن
نزدیک بردن پیش بردن
عهد بستن پیمان بستن
مانع رفتن شدن
بستن، کنایه از پیچیده و دشوار شدن، برای مثال به حاجتی که روی تازه روی وخندان رو / فرونبندد کار گشاده پیشانی (سعدی - ۱۱۳)
با دقت بسته
بستن مسدود کردن، مضبوط کردن، یا فرو بستن چشم بستن چشم، طمع بریدن
محکم بستن